تامین اجتماعی نیازمند راه حل است نه ترفند
علیرغم هشدارهای مکرر متولیان تامین اجتماعی مبنی بر اینکه این برنامه با کمبودهای مالی فزاینده مواجه است، به نظر می رسد که قانونگذاران به اجماع دو حزبی برای اجرای آن دست یافته اند. اگر آنها به تأخیر ادامه دهند تا صندوق های امانی تأمین اجتماعی تقریباً در دهه 2030 تمام شود، صرفه جویی در برنامه بدون کاهش شدید مزایای بازنشستگی یا کاهش قابل توجه درآمد مادام العمر کارگران جوان غیرممکن خواهد بود. آمریکاییهایی که به تامین اجتماعی متکی هستند، نمیتوانند بیشتر منتظر بمانند تا قانونگذاران اصلاحات را انجام دهند.
متاسفانه پیشنهاد جدیدی که موضوع الف بود استماع کنگره اوایل این ماه تامین اجتماعی 2100: اعتماد مقدس، در جهت اشتباه حرکت می کند. این امر با حصول اطمینان از افزایش قابل توجه مزایا برای واجدین شرایط برای مزایا در سالهای 2022-2026، نابرابریهای بین نسلی را تشدید میکند، در حالی که هزینهها را به سایرین، بهویژه کارگران جوانی که در حال حاضر کوتاهمدت این قانون را دریافت میکنند، منتقل میکند. هیچ توجیهی برای چنین رفتار تبعیض آمیزی وجود ندارد. در واقع، کسانی که مزایای اضطراری پیشنهادی را دریافت میکنند، در مقایسه با افرادی که هزینه آن را پرداخت میکنند، از درمان برتر تحت قوانین تامین اجتماعی فعلی بهره میبرند.
که در امانت مقدس این پیشنهاد مزایا را برای افرادی که درآمد بالاتری دارند افزایش می دهد. نرخ افزایش مزایا را افزایش می دهد، هزینه های زندگی را افزایش می دهد، مالیات بر مزایا را کاهش می دهد و امکان کاهش دو برابری بین تامین اجتماعی و مستمری های دولتی را فراهم می کند. ارزیابی بودجه قبلی از چنین مقرراتی به این نتیجه رسید که آنها سود نامتناسبی برای افراد پردرآمد به همراه خواهند داشت.
در تئوری، این پیشنهاد با مالیات بر سود بیش از 400000 دلار، این افزایش مزایا را تأمین می کند. اما به نظر میرسد که ریاضیات فقط به این دلیل کار میکند که مزایای جدید به افرادی محدود میشود که در یک بازه زمانی باریک پنج ساله ادعای مزایا میکنند، در حالی که افزایش مالیات دائمی بوده و توسط کارگران آینده پرداخت میشود. مسلماً این یک سیاست پوچ است. هیچ توجیهی برای افزایش مزایای بازنشستگان در سال 2026 بیش از 10 درصد وجود ندارد، اما برای افرادی که در سال 2027 یا بعد از آن بازنشسته می شوند، وجود ندارد.
البته، نویسندگان پیشنهاد احتمالاً قصد دارند مزایا را برای همیشه افزایش دهند و صرفاً سال ها را برای پوشش هزینه ها محدود کنند - ترفندی که متأسفانه در این کنگره رایج تر می شود. از آنجایی که هزینه های جدید پیشنهاد به مراتب بیشتر از افزایش مالیات آن در هر سالی است که در آن افزایش مزایا اعمال می شود، این طرح در واقع ورشکستگی تامین اجتماعی را تسریع خواهد کرد. علاوه بر این، هنگامی که این مالیات های سنگین جدید بر روی ثروتمندان صرف مزایای اضافی برای ثروتمندان شد، افزایش مالیات مورد نیاز برای حلال نگه داشتن برنامه در نهایت باید بر سایرین تحمیل شود.
قانون تامین اجتماعی 2100 سال 2019 نیز تشدید نابرابری بین نسلها و افزایش تدریجی مزایا را پیشنهاد میکند. اما این حداقل یک طرح صریح برای حفظ توان پرداخت بدهی تامین اجتماعی بود که اذعان داشت مالیات بر حقوق هر کارگر از 12.4 درصد به 14.8 درصد افزایش می یابد. که در امانت مقدس این پیشنهاد فاقد چنین شفافیتی است، اگرچه در نهایت هزینه بسیار بیشتری برای مالیات دهندگان خواهد داشت. اگر قانونگذاران واقعاً امنیت اجتماعی را «اعتماد مقدس» میدانند، باید ترفندها را رد کنند و برای راهحلهای جدی مذاکرات دوجانبه را آغاز کنند.
کسری تامین اجتماعی در حال حاضر آنقدر زیاد شده است که هیچ جناح سیاسی نمی تواند آن را بدون مصالحه حل کند. حامیان دولت محدود باید بپذیرند که تامین اجتماعی باید درآمد مالیاتی بیشتری جمع آوری کند. حامیان دولت بزرگ باید بپذیرند که رشد مزایای تامین اجتماعی باید متوسط باشد. هیچ جایگزین قابل قبولی برای چنین مصالحه ای وجود ندارد.
ما معتقدیم که اصلاحات تامین اجتماعی باید از اصول اساسی پیروی کند. اول اینکه برنامه باید برای همه نسل ها منصفانه باشد. هیچ نسلی نباید متحمل ضررهای درآمدی بزرگ شود، چه از طریق افزایش نامتناسب مالیات یا کاهش مزایا، در حالی که دیگران سودهای کلانی به دست می آورند. حفظ سطح معقولی از برابری بین نسل ها مستلزم آن است که بازیگران فعلی در اصلاح شکاف مشارکت کنند. در غیر این صورت، کارگران جوان و آینده بخش قابل توجهی از درآمد مادام العمر خود را برای تامین اجتماعی حتی با در نظر گرفتن تمام مزایایی که دریافت می کنند، از دست خواهند داد.
اصلاحات تامین اجتماعی نیز باید مترقی باشد، به این معنی که کارگران کم درآمد باید تا حد امکان محافظت شوند، در حالی که خانوارهای با درآمد بالاتر باید بیشتر بار بهبودی را تحمل کنند.ثبات مالی. متأسفانه تعویق قانونگذاران ما را به جایی رسانده است که ممکن است مشارکت در حفظ توان پرداخت بدهی برنامه به ابرثروتمندان محدود شود. یک چهارم مزایای آتی به هیچ وجه به طور کامل تأمین نمی شود. از نظر سیاسی غیرقابل تصور است که قانونگذاران هرگز یک چهارم ادعاهای غرامت را حذف کنند، به این معنی که تعداد بسیار بیشتری از مردم - در واقع، اکثر آمریکاییهایی که درآمد بالاتر از متوسط دارند - باید در راه حل مشارکت کنند.
خبر خوب این است که کنگره گزینه های سیاسی کم ندارد. هر یک از سازمان های ما - چپ، راست و مرکز - چارچوبی را برای تقویت امنیت اجتماعی پیشنهاد کرده اند که از اصول ذکر شده در بالا پشتیبانی می کند. اما زمان رو به اتمام است و قانونگذاران نباید آن را صرف ترفندهایی کنند که فقط مشکل را بدتر می کند.
بن ریتز مدیر مرکز تأمین مالی آینده آمریکا در مؤسسه سیاست مترقی، جیسون فیختنر معاون رئیس جمهور و اقتصاددان ارشد در مرکز سیاسی دو حزبی، و چارلز بلاهاوس رئیس جی. فیش و لیلیان اف. اسمیت و مدیر ارشد است. استراتژیست تحقیق در مرکز. Mercatus.
نظرات بیان شده در این مقاله نظر نویسندگان است.
[ad_2]