افراط پیشرونده بی قانونی ایجاد می کند. یک پلیس کلیولند آخرین قربانی اوست

شین بارتک، افسر پلیس کلیولند 25 ساله، آخرین قربانی یک موج جنایتکارانه است که جان بسیاری را در سراسر کشور گرفته است. او زمانی که در شب سال نو در یک دزدی ماشین در Kamm's Corners کشته شد، خارج از وظیفه بود، محله ای که بسیاری از افسران پلیس فعلی و بازنشسته آن را خانه می خوانند.

چه کسی اینقدر گستاخ و احمق است که مرتکب دزدی و قتل ماشین در محله‌ای که به داشتن این همه پلیس معروف است، بشود؟ تامارا مک لئود 18 ساله کیست، زنی که از قبل حکم دستگیری خود را به دلیل سرقت مسلحانه در 2 نوامبر صادر کرده بود. مک‌لید در حین دزدی ماشین به بارتک در مجتمع آپارتمانی اش شلیک کرد و بارتک اواخر همان شب در بیمارستان درگذشت. در همین حال، مرد دیگری با لیست طولانی رپ - آنتونی باتلر جونیور 28 ساله، که در چهار سال گذشته هفت بار در جرایم سرقت خودرو محکوم شده است - بعداً به دلیل رانندگی با ماشین بارتک پس از رانندگی با پلیس با سرعت بالا دستگیر شد. دستیابی.

در حالی که کلیولند برای از دست دادن بی‌معنای مرد جوانی که تمام زندگی‌اش در پیش است، عزادار است، بسیاری از ما تعجب می‌کنیم که چرا هر یک از این افراد در ابتدا در خیابان بودند؟

وقتی صحبت از مک لئود به میان می آید، به نظر می رسد در مورد منابع باشد. برای او حکم بازداشت وجود داشت، اما هیچ منبعی برای یافتن او و اجرای حکم وجود نداشت. پس چرا چنین منابعی در دسترس نبود؟

متأسفانه، پاسخ، جو و واقعیتی است که توسط یک سیاست مترقی و مترقی در اطراف پلیس ایجاد شده است - سیاستی که در نهایت آسیب پذیرترین افراد را در قربانگاه آرمان های دست نیافتنی قربانی می کند.

پس از مرگ جورج فلوید، بسیاری از آمریکا پذیرفتند که آنچه اتفاق افتاده اشتباه بوده است. آمریکایی ها در سراسر مسیر سیاسی در تمایل خود برای حل مشکلاتی که در سیستم پلیس و کیفری ما وجود دارد متحد شده اند. اما آن گفتگو به سرعت گذشت. احمق ها شروع به درخواست کردند که "پلیس را آزاد کنیم" و حتی در برخی موارد پلیس را حذف کنیم. این فراخوان توسط کسانی که بیشترین امتیازات و کمترین ارتباط با پلیس را داشتند تقویت شد و سیاستمداران آزاردهنده نیز از آن پیروی کردند. حتی در برخی موارد سعی در اجرای این پیشنهادات مضحک داشتند.

از آن زمان، بسیاری از تلاش‌های مضحک خود برای کاهش بودجه ادارات پلیس را لغو کرده‌اند، اما نتیجه نهایی، جوی است که اکنون در آن قرار داریم. به لطف دادستان های مترقی منطقه، جنایتکاران با آنچه که آنها را مصون از مجازات می دانند، عمل می کنند. ادارات پلیس با راهپیمایی میلیون ها نفر و رنگ آمیزی آنها به رنگ بدترین نمونه هایشان، روحیه خود را از دست داده اند. افسران پلیس به طور دسته جمعی در حال ترک یا بازنشستگی هستند. و دقیقاً افرادی هستند که این به اصطلاح فعالان ادعا می کنند برای آنها می جنگند که در معرض خطر هستند.

برای هر کسی که در آسیب‌پذیرترین محله‌های آمریکا زندگی می‌کند، غیرقابل انکار است که درخواست‌ها برای آزادی پلیس و موج عظیم قتل‌ها و دزدی‌های خودرو که در حال تجربه آن هستیم، به هم مرتبط هستند. این موج شهرهای تحت رهبری دموکرات ها را با سیاست های مترقی پر می کند.

حتی در شهرهایی مانند کلیولند، که هم شهردار بازنشسته فرانک جکسون و هم رئیس پلیس بازنشسته کالوین ویلیامز با درخواست آزادی پلیس مخالفت کرده‌اند، ما هنوز باید با نتایج این شرایط دست و پنجه نرم کنیم. در سال 2021، کلیولند دومین بالاترین میزان قتل در 30 سال گذشته را ثبت کرد.

و فقط بدتر می شود. در انتخابات شهرداری سال 2021، کلیولند به نامزد مترقی جاستین بیب رای داد، که از لایحه ای برای ایجاد کمیسیون پلیس جامعه برای نظارت بر تحقیقات پلیس، انضباط، آموزش و استخدام حمایت کرد. چند هفته پس از انتخاب بیب توسط رای دهندگان و تصویب لایحه اصلاحات پلیس، منابعی در اداره پلیس کلیولند به من گفتند که فعالیت پلیس کاهش یافته است. کارکنان واجد شرایط به سرعت بازنشسته می شوند. بقیه احساس تضعیف می کنند.

به این ترتیب موج جنایت به دست می آید. اینطوری تامارا مک لئود را بدست می آورید.

در همین حال، تمام امید به گفتگوهای معنادار در مورد اصلاحات پلیس - چیزی که ما واقعاً به آن نیاز داریم - از پنجره ناپدید شده است. اصلاحات برای مترقی ها کافی نیست و آنها دیگر به عنوان شرکای مناسب برای میانه روها و محافظه کاران دیده نمی شوند.

ما بر سر مهم ترین مسائل در بن بست از هم جدا شدیم و بیچاره های رنگین پوست به دوش عواقب آن رها شدند. میلیون ها آمریکایی کم درآمد مجبورند شاهد هرج و مرج شدن محله هایشان باشند. حکومت قانون از پنجره به بیرون پرتاب می شود. و این تنها به نوعی قانون و نظمی منجر خواهد شد که همه موافقیم که باید در گذشته باقی بماند.

سیاست‌های تحمیل‌شده توسط نئوهیپی‌های مترقی در نهایت به افرادی آسیب می‌زند که ادعا می‌کنند می‌خواهند با امن کردن محله‌هایی که در آن زندگی می‌کنند کمک کنند و اصلاحات پلیس را کنار بگذارند. پیشروها حواس گفتگو را منحرف می کنند و آونگ را چنان وحشیانه در یک جهت می چرخانند که تنها پاسخ ممکن به قتل هایی مانند بارتک، نوعی قانون و نظم بیش از حد است که به ما نیز آسیب می رساند.

افرادی هستند که می گویند فقر شرایطی را ایجاد می کند که اجازه می دهد جنایت شکوفا شود و معتقدند که شما نمی توانید راه خود را از این وضعیت "پلیس" کنید. می گویند اگر با فقر مقابله نکنید، یک جنایتکار را دستگیر می کنید و دیگری ظاهر می شود. موافقم. اما در یک منطقه جنگی نمی توان با فقر کنار آمد. اگر هر روز اجساد در خیابان بیفتند، نمی توانید با علل اصلی جنایت مقابله کنید. اگر غیرقانونی باشد، هیچ سرمایه گذاری در جوامع ما وجود نخواهد داشت. وقتی اجساد روی هم انباشته می شوند، هیچکس نمی خواهد بشنود که درباره فقر صحبت می کنید. ابتدا باید با فوریت لحظه مقابله کنید و سپس سرمایه سیاسی مورد نیاز برای رسیدگی به علل اصلی را خواهید داشت.

این با بهبود رابطه ما با پلیس شروع می شود.

اگر می‌خواهیم پلیس در آمریکا تا حد امکان خوب باشد، نمی‌توانیم همه افسران را با همان قلم موی پهن رنگ کنیم. هر پلیسی آدم خوبی نیست، اما همه بد هم نیستند. و هنگامی که نیکان را در نتیجه اعمال بدکاران مجازات می کنید، روح آنها را می شکنید.

به هر حال شین بارتک یکی از خوب ها بود. او جامعه محور بود. او قلب یک خدمتکار را داشت، درست مانند افسر پلیس بالتیمور، کیونا هالی، که در 23 دسامبر پس از کمین و تیراندازی درگذشت. اینها افسرانی بودند که کشور می گوید.

ما از این انسان های کم کار، کم دستمزد و کم دستمزد انتظارات زیادی داریم. و می فهمم: کار مسئولیت بزرگی است. انتظارات باید بالا باشد ما باید از افسران پلیس بخواهیم که نسبت به افرادی که به آنها خدمت می کنند لطف و درک داشته باشند. اما در حین انجام این کار، باید به یاد داشته باشیم که فیض یک خیابان دو طرفه است.

Darvio Morrow مدیر عامل شبکه رادیویی FCB و مجری مشترک برنامه رادیویی The Outlaws است.

نظرات این مقاله متعلق به خود نویسنده است.