من اولین خانه من سفر کرد—و آن را به بهترین تصمیم من ساخته ام

گوشی من buzzed با متن من از عامل املاک و مستغلات.

"آیا شما دیده می شود این خانه از او پرسید: در یک گرم شب جمعه, آوریل گذشته.

من شگفت زده برای دیدن یک خانه آشنا وقتی که من کلیک روی لینک زیر. من تا به حال شده است با وسواس چک کردن لیست فایل های جدید در تلاش من برای پیدا کردن کامل من اولین خانه, اما این یکی باید آمار بازار در حالی که من در نظر گرفتن مقدار مورد نیاز از تلفن و کامپیوتر است.

این عکس نشان داد که کوچک کاخ سفید با آبی روشن و درب. آن دمدمی زیبا و جذاب. و به عنوان من به سرعت بر میگردین به اطلاعات پایین متوجه شدم این بود که در محدوده قیمت من و دلخواه من در بخشی از شهر ،

صبح روز بعد من پریدند در ماشین و سوار بیش از برای یک تور. من می توانم تصویر خودم زندگی در این خانه تقریبا بلافاصله و من می دانستم که من می خواستم برای قرار دادن در یک پیشنهاد است. اما وجود دارد فقط یک مشکل: این اولین و تنها خانه من تا به حال سفر در فرد است.

من مضطرب تمام آخر هفته در مورد آنچه به انجام غایب-تفکر حلق آویز کردن با دوستان در حالی که مغز من جویده بیش از جوانب مثبت و منفی از ارائه یک پیشنهاد است. می شود آن را کوتاه اندیش و یا ساده و بی تکلف برای قرار دادن در یک پیشنهاد در اولین خانه من در زندگی واقعی ؟ من باید به دنبال حفظ, فقط مطمئن شوید که هیچوقت چیزی بهتر است ؟ اگر دل و روده من اشتباه بود در مورد این یکی ؟ البته وجود دارد همچنین احتمال این که من می خواهم بیشتر توپ زدن و یا پیشنهاد من نمی پذیرفته می شود—من نگرانی بیش از حد بیش ،

خرید یک خانه است که نهایی "عجله کردن و صبر" سناریو. شما صرف هفته به طور گسترده تحقیق وام دهندگان مختلف و شرایط وام مسکن. شما crunch اعداد به شکل بودجه خود را در حال اجرا حالات مختلف را به حساب خصوصی وام مسکن بیمه و HOA حق. شما صیقلی کردن لیست املاک و مستغلات روزانه, ریختن بیش مربع و جزئیات دیگر.

اما پس از آن وقتی که می آید زمان به واقع قرار دادن در یک پیشنهاد شما را به تقریبا تقسیم دوم تصمیم گیری است. صبر بیش از حد طولانی و شخص دیگری خواهد شد ضربه محکم و ناگهانی تا خانه رویایی خود را. هر چند شما می توانید آماده و تحقیقات تا آنجا که ممکن است تصمیم به خرید یک خانه است که در برخی از سطح بسیار عاطفی و احساس روده تصمیم گیری است.

در پایان من در پیشنهاد قرار داده و در نهایت به پایان رسید تا خرید ، من در خانه جدید من برای حدود یک سال در حال حاضر و من هیچ تاسف. در واقع من آمده ام به عشق من خانه و محله من بیشتر و بیشتر هر روز به خصوص که من صرف زمان زیادی را در اینجا در طول coronavirus بیماری همه گیر.

در اینجا چگونه من می دانستم که اولین و تنها خانه سفر من درست بود برای من.

پیدا کردن یک خانه در بودجه کاملا ضروری بود. من می دانم که من چقدر منطقی می تواند استطاعت و این بود که. پایان بحث. دوره. هر چیزی که بیشتر من می شود ناراحت کننده با کلی من مالی را رعایت کرد.

برای ایجاد بودجه من به سادگی کار می کرد عقب: من شروع با تعیین چقدر من می خواستم به پرداخت هر ماه با استفاده از زمان اجاره ماهانه پرداخت برای کمک به زمینه. سپس من برای محاسبه چه مقدار از پرداخت من را نجات داد و voila من تا به حال تعداد سحر و جادو.

اگر من قادر به مذاکره قیمت خانه من در یک بیت من نمی تعداد که رفتن به این روند است. خانه محکم در بودجه من برای شروع با پس گرفتن برخی از پول زدم قیمت بود یک جایزه.

من هم نمی وسوسه خودم با نگاه کردن به خانه های که در خارج از محدوده قیمت آنلاین و یا در فرد است. من روزانه ایمیل هشدار برای خانه های جدید است که همسان با بودجه من و تنها عنوان آن خانه. این راه من نیست قلب من در مجموعه چیزی است که من نمی تواند استطاعت و اتلاف وقت در رفتن به آن را ببینید و یا دردناک بر سر اینکه آیا من می توانم آن را به کار.

گذشته از بودجه من دیگر مهم ترین عاملی بود که خانه جدید من واقع شده بود در عرض چند خاص محله. من می خواستم تا حدودی نزدیک به مرکز شهر یا در داخل راه رفتن فاصله و یا یک دوچرخه و یا بارگذاری سوار دور. من نمی خواهم به زندگی می کنند در یک توسعه جدید و یا یک محله که بیش از حد احساس حومه و یا جدا شده یا نه.

من به دنبال یک خانه در قلب شهر به طوری که من می تواند استفاده از تمام چیزهایی که من در شهرستان را ارائه کرده است—خوشمزه, رستوران, رو به آفتاب, کارخانه های لبنی, بد بو, کسب و کارهای کوچک و بوتیک و پر رونق هنر ،

البته این نیاز به شدت محدود و تعداد بالقوه خانه. اما آن را نگه داشته من متمرکز شده و آن را در نهایت به من زمان ذخیره شده. من دامنه دیگر خانه ها در محله های که من می دانستم که نمی مناسب برای من.

هر چند من رویا پردازی به طور خلاصه در مورد خرید یک به نوبه خود از قرن خانه و انجام یک افسانه DIY نوسازی به سرعت متوجه شدم که این فقط من مناسب نیست شیوه زندگی است. من اغلب مسافرت (به خوبی استفاده کردم و امیدوارم که به زودی دوباره) و من مانند داشتن آزادی برای انجام آنچه من می خواهم در زمان فراغت من. من می دانستم که یک نوسازی می تواند ماه اگر نه سال و من نمی خواهم به خود اختصاص داده که بسیار زمان و تلاش و پول برای به روز رسانی جدید در صفحه اصلی.

صفحه اصلی خریداری شده بود به زیبایی بازسازی شده فقط سه سال پیش از آن. صاحبان قبلی زدم یک دیوار بین اتاق نشیمن و آشپزخانه به ایجاد یک طبقه باز برنامه نصب شده, زرق و برق دار هندسی backsplash در آشپزخانه گذاشته و چوب جنگلی در سراسر خانه. خانه بیش از فقط "حرکت در آماده است." آن هم شیک بود و به طور کلی زیبایی که دوست داشتم; من حتی نمی خواهد نیاز به نگرانی در مورد جایگزین کردن هر یک از پس از اتمام.

این واقعیت شد و حتی روشن تر در طول و پس از بازرسی زمانی که بازرس در بر داشت فقط چند مسائل جزئی است که به راحتی رفع با سفر به خانه انبار و برخی از ابزارهای اساسی.

فقط من و 55 پوند سگ دیزی خواهد بود در حال حرکت به فضای جدید پس من می دانستم که من نیاز به یک خانه بزرگ است. در واقع من تا به حال زندگی در خانه های بزرگ قبل از اینکه به عنوان اجاره و من می دانستم که من ترجیح کوچکتر cozier فضا.

خانه جدید من است که کمی بیش از 1000 متر مربع—نه خیلی بزرگ و نه خیلی کوچک است. حیاط نیز به اندازه کافی بزرگ برای دیزی به جیغ وداد بازی کردن و بازی اما نه آنقدر بزرگ است که من نمی توانستم آن را حفظ خودم را با یک ماشین چمن زنی و اساسی دیگر محوطه سازی ابزار.

به من بودجه و محله من می خواستم به زندگی می کنند در انتخاب خانه های موجود در حال حاضر محدود است. اما در بالا از آن محلی بازار املاک و مستغلات گرم بود—در آن زمان خانه ها بودند که تحت قرارداد ظرف 24 ساعت از لیست به خصوص اگر آنها مقرون به صرفه تر.

من با وسواس تحقیق محلی بازار املاک و مستغلات برای بیش از یک سال و قبل از خرید خانه من, چک لیست جدید هر صبح تنها به یک مفهوم گسترده از آنچه در خارج وجود دارد.

من تا به حال دیده می شود یک تعداد انگشت شماری از قول مدعی بیش از چند ماه تحقیق ، زمانی که این خانه آمد در بازار, من می دانستم که آن نادر است و ممکن است ماه قبل از اینکه چیزی مشابه در بازار آمد. من عمل به سرعت در بخش چرا که من احساس اعتماد به نفس در من آشنایی با بازار مسکن در اینجا. و من نمی خواهم به از دست و باید صبر کنید حتی دیگر برای رسیدن به یک مکان جدید.

آن را برای تلفن های موبایل کلیشه اما خانه من نیز فقط احساس راست.

زمانی که من راه می رفت از طریق درب در طول نمایش من احساس در سهولت و صلح آمیز است. نور خورشید و جریان از طریق ویندوز. محله آرام بود و آرام. خانه احساس گرم و نرم و در عین حال مدرن است.

در طول سال مردم به من گفت که همیشه به من اعتماد روده. و من خیلی خوشحال شدم.