به تمام جشن های مارتین لوتر کینگ جونیور امروز در سراسر کشور با دقت گوش دهید. با دقت گوش بدید. آنچه بی پایان خواهید شنید همان کلمه است دکتر قبل از نام پادشاه چیزی که نمی شنوید کلمه ای است که آن را به بهترین شکل توصیف می کند و در واقع چه بود: بزرگواران. در واقع او پسر و نوه خادمان باپتیست بود. شاه مرد خدا بود. او همه جنبه های زندگی او را زنده می کند، حتی آنچه را که مطالعه می کند.
کلمه را خواهید شنید دکتر امروز دائماً، نه به این دلیل که کینگ مدرک پزشکی دریافت کرد: او چنین نبود که نوعی دکتر کینگ دکترای الهیات خود را در سال 1955 از دانشگاه بوستون دریافت کرد. این روشی فوق العاده است که می توان گفت که او کتاب مقدس را بسیار مطالعه کرده است. در واقع، او قبلاً مدرک لیسانس الهیات را از مدرسه علمیه Crosser دریافت کرده بود.
امروز با دقت به تمام داستان ها گوش دهید و آنچه نخواهید شنید در مورد اولین شغل او در خارج از مدرسه نیست. در سن 25 سالگی کشیش کلیسایی در مونتگومری آلاباما شد. پس از پنج سال موعظه در آنجا، کینگ تا زمان مرگش به عنوان کشیش با پدرش در کلیسای باپتیست ابنزر در زادگاهش آتلانتا خدمت کرد.
با دقت گوش دهید - و همچنین با دقت بخوانید - و آنچه نمی بینید یا نمی خوانید فیلم ها و قسمت هایی درباره خدا است که اغلب سخنرانی های او را پر می کند و همچنین ارجاعاتی به کتابی که او را الهام کرده است: کتاب مقدس نمی شنوید.
برای کینگ، کتاب مقدس کتاب قدیمی عجیبی نبود که در دنیای مدرن اهمیتی نداشت: کلام خدا بود. این کتابی بود که مرتبط بود زیرا اصول ابدی و حقایق ابدی را بیان می کرد. و می دانید که چقدر رسانه ها دوست دارند در مورد ابدیت صحبت کنند. یا اصول. یا خدای نکرده حقیقت.
جستجوی گوگل برای یافتن چنین سخنرانی هایی زمان زیادی نمی برد. سخنرانی معروف Midnight Knock او را که امروز نمیبینید و نمیشنوید، بخوانید. کینگ با نقل قولی از لوقا 11: 5-6 شروع کرد:
«کدام یک از شما که دوستی دارد نیمه شب پیش او می رود و به او می گوید: ای دوست، سه قرص نان به من قرض بده، زیرا یکی از دوستانم در جاده آمده و من چیزی ندارم که به او بدهم؟
چرا کینگ در مورد مشکلات و خطرات قرن بیستم با تمثیلی از متن باستانی شروع به صحبت کرد؟ وی دلیل این امر را توضیح داد:
اگرچه این تمثیل به قدرت دعای مداوم می پردازد، اما می تواند مبنایی برای تفکر ما در مورد بسیاری از مسائل معاصر و نقش کلیسا در مبارزه با آنها باشد. در مثل نیمه شب است. در دنیای ما نیز نیمه شب است، و تاریکی آنقدر عمیق است که به سختی میتوانیم ببینیم به کجا برگردیم."
او همچنان در مورد شگفتی های علم مدرن و همچنین در مورد محدودیت های آن صحبت می کند. "اما افسوس! کینگ گفت: "علم اکنون نمی تواند ما را نجات دهد، زیرا حتی دانشمند نیز در نیمه شب وحشتناک عصر ما گم شده است." سپس مبارزه با نسبی گرایی اخلاقی را آغاز کرد.
اصول اخلاقی تمایز خود را از دست داده اند. برای انسان مدرن، درست و نادرست مطلق امری است که اکثریت انجام می دهد. درست و نادرست با پسندها و ناپسندها و آداب و رسوم یک جامعه خاص مرتبط است. ما ناخودآگاه نظریه نسبیت انیشتین را که به درستی جهان فیزیکی را توصیف می کند، در قلمروهای اخلاقی و اخلاقی به کار برده ایم. این ذهنیت منجر به فروپاشی غم انگیز معیارهای اخلاقی شده و انحطاط اخلاقی نیمه شب عمیق تر می شود.
کینگ نسبت به انبوه فناوری و علم قاطعانه بود، اما کلیسا را بدون آسیب رها نکرد.
وقتی مرد مَثَل در خانه دوستش را زد و سه نان را خواست، اظهار بی حوصلگی دریافت کرد: «مرا مزاحم نشو. در از قبل بسته است و فرزندانم با من در رختخواب هستند. من نمی توانم بلند شوم و چیزی به تو بدهم. چند بار مردها وقتی نیمه شب در کلیسا را می زنند تا این حد ناامید شده اند؟
اشاره کینگ به کلیساهای سفیدپوست در جنوب بود که برای اصلاح بیعدالتی تبعیض نژادی کار چندانی انجام ندادهاند - و بسیار برای تشویق آن. کینگ همچنین میداند که گناه - و ایماندارانی که علیه خدای خود گناه کردهاند - چیز جدیدی نیست. سن او به اندازه عهد عتیق بود.
وی سخنان خود را اینگونه به پایان رساند:
سحر خواهد آمد. ناامیدی، اندوه و ناامیدی در نیمه شب متولد می شود، اما صبح به دنبال آن است. مزمور سرا می گوید: «گریه می تواند یک شب طول بکشد، اما شادی در صبح می آید.» این ایمان، گردهمایی های ناامیدی را به تعویق می اندازد و نور تازه ای را به اتاق های تاریک بدبینی می آورد.
با دقت گوش کنید و چیزی که در هیچ جای دیگری نخواهید یافت یکی از بزرگترین آثار کینگ، نامه ای از زندان بیرمنگام است. در آن، او به طور مفصل در مورد چگونگی سیاه بودن در جنوب در طول روزهای بی رحمانه جیم کرو نوشت. این خطاب به ویژه کشیش های مسیحی سفیدپوست بود که مقاومت مسالمت آمیز کینگ را "بی موقع" و "غیر معقول" خواندند. و او را به خاطر ترک خانه اش در آتلانتا برای ایجاد خرابی در خیابان های بیرمنگام مورد تمسخر قرار می دهد. ایمان مسیحی او از همان ابتدا آشکار بود.
من در بیرمنگام هستم زیرا اینجا بی عدالتی وجود دارد. همانطور که پیامبران قرن هشتم قبل از میلاد روستاهای خود را ترک کردند و "خداوند می گوید" خود را بسیار فراتر از مرزهای زادگاه خود بردند، و همانطور که پولس رسول روستای خود طرسوس را ترک کرد و انجیل عیسی مسیح را به گوشه های دور برد. از جهان یونانی-رومی، بنابراین من مجبورم انجیل آزادی را فراتر از شهر خودم حمل کنم.
سپس کینگ به آن کشیشهایی روی آورد که از کینگ میخواستند سرعت خود را کم کند و در برابر سرعت تغییر صبور باشد. کینگ می نویسد: «شاید برای کسانی که هرگز تیرهای سوزناک جدایی را احساس نکرده اند، آسان باشد که بگویند صبر کن. سپس از عمومی به شخصی رفت.
[W]وقتی ناگهان متوجه میشوید که زبانتان کج شده است و گفتارتان دچار لکنت میشود و سعی میکنید به دختر شش سالهتان توضیح دهید که چرا نمیتواند به شهربازی عمومی که به تازگی در تلویزیون تبلیغ شده است برود و اشکهایتان سرازیر میشود. در چشمان شما وقتی به او می گویند که شهر تفریحی به روی کودکان رنگین پوست بسته است و می بیند که ابرهای شومی از حقارت در آسمان کوچک ذهنی او شکل می گیرند و می بیند که او شروع به تحریف شخصیت خود با ایجاد کینه ناخودآگاه نسبت به سفیدپوستان می کند. وقتی باید برای پسر پنج ساله ای که می پرسد، "پدر، چرا سفید پوست ها با رنگین پوست ها اینقدر بد رفتار می کنند" پاسخی ارائه دهید. وقتی در شهرستان رانندگی می کنید و لازم می بینید که شب به شب در گوشه های نامناسب ماشین خود بخوابید، زیرا هیچ متلی شما را نمی پذیرد ... آنگاه خواهید فهمید که چرا صبر کردن برای ما دشوار است. زمانی می رسد که جام استقامت فراتر می رود و مردم دیگر نمی خواهند در ورطه ناامیدی غوطه ور شوند. امیدوارم آقایان بی صبری مشروع و اجتناب ناپذیر ما را درک کنید.
پاسخ کینگ به این که چگونه می تواند مرد خدا بودن را با نقض قوانین بشری مقایسه کند - که در زمان زندان انجام داد - در نامه بعدی بود.
پاسخ در این واقعیت نهفته است که دو نوع قانون وجود دارد: عادلانه و ناعادلانه. قانون عادلانه، کدی است که توسط انسان ساخته شده است که با قانون اخلاقی یا قانون خدا مطابقت دارد. قانون ناعادلانه قانونی است که با قانون اخلاقی هماهنگ نباشد.
این پادشاه بود که با وضوح و مهربانی صحبت کرد. نترس و بی باک بود چون وفادار بود. و اهداف خود را با عزت و بدون دعوت به خشونت و برای ایمان خود دنبال کرد. این او را برای جدایی طلبان بسیار خطرناک کرد: او مسئول یک مقام بالاتر بود. به خدایش
در 3 آوریل 1968، کینگ در ممفیس، تنسی سخنرانی کرد. ده ها ارجاع به کتاب مقدس وجود داشت، و او حتی پس از پایان کار در مورد مرگ خود صحبت کرد.
من هم مثل بقیه دوست دارم عمر طولانی داشته باشم. طول عمر جای خود را دارد. اما الان نگران این نیستم. من فقط می خواهم خواست خدا را انجام دهم ... و امشب خیلی خوشحالم. من نگران هیچ چیز نیستم. من از هیچ مردی نمی ترسم! چشمانم شکوه آمدن خداوند را دید!
کینگ آن روز نمی دانست - و حضار خروشان هم نمی دانستند - که این آخرین سخنرانی او خواهد بود. همه چیز روز بعد به دست یک قاتل در بالکن طبقه دوم هتل لورن به پایان رسید.
امروز با دقت به تمام آنچه در مورد کینگ گفته می شود گوش دهید. و همچنین با دقت بخوانید. چیزی که نخواهید شنید یا در مورد آن نخواهید خواند کتابی است که او بسیار دوست داشت، کتاب مقدس. و خدایی که او را نیز دوست داشت.
مانند مردی که در آمریکا اتهام بردهداری را رهبری میکرد، تمایل کینگ برای خدمت به خدای خود - خدمت به عیسی مسیح - این کشور را برای همیشه تغییر داد. این حقیقتی ابدی است که رسانه ها نمی توانند آن را پاک کنند. یا ویرایش کنید.
[ad_2]
مقالات مشابه
- "5 دختر برای پسر": Madhya Pradesh کنگره رهبر تکان دهنده سخن گفتن
- در دوربین BJP را Infinite ستاره Sonali Phogat بازدید رسمی با دمپایی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- نحوه استفاده از بالن ته گرد آزمایشگاهی
- طوفان Amphan به آمار بنگال امروز قوی وزش باد و باران در نزدیکی سواحل
- سایبان برقی دارای موتور توبلار میباشد
- Vijay Mallya از گزینه های قانونی ممکن است تحویل ظرف یک ماه
- "بخشی از راه حل و نه وقفه": انتقاد شدید وزیر راهول گاندی
- کربن فعال از چه ساخته شده است؟
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی